[صفحه اصلی ]   [ English ]  
بخش‌های اصلی
درباره پایگاه::
اسناد بالادستی::
شیوه نامه ها و دستورالعملها::
کتاب‌ها::
طرح‌های پژوهشی::
همایش‌ها::
ژورنال کلاب::
نشست علمی::
سخنرانی علمی::
پایان‌نامه‌های حمایت شده::
منابع اطلاعاتی خارجی::
::
سایت‌های مرتبط
پورتال نهاد کتابخانه‌های عمومی

فصلنامه تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی

سامانه مدیریت طرح‌های پژوهشی

 
..
انجمن‌های علمی
انجمن علمی ارتقای کتابخانه‌های عمومی ایران

 
..
اپلیکیشن موبایل
..
:: کتابخانه‌های عمومی و سرمایه اجتماعی ::
 | تاریخ ارسال: 1398/11/26 | 


نشست مشترک نهاد و پژوهشگاه

کتابخانه‌های عمومی زمینه‌ساز رشد سرمایه اجتماعی




 
نشست «کتابخانه‌های عمومی و سرمایه اجتماعی» از سلسله نشست‌های پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در هفته کتاب با مشارکت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با حضور دکتر آرمین امیر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه‌ طباطبایی و مدیرکل دفتر پژوهش و بررسی خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی، دکتر داریوش مطلبی معاون پژوهشی پژوهشگاه، دکتر هامون شریفی، معاون اجرایی پژوهشگاه، آقای اسدزاده، مدیر روابط عمومی پژوهشگاه، و دکتر محمد جوهرچی مدیرکل دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در روز یکشنبه 26 آبان در سالن کنفرانس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای جلسه دکتر داود حاصلی رئیس گروه انتشارات و ارتباطات علمی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در خصوص جلسه بیان کرد نشست کتابخانه‌های عمومی و سرمایه اجتماعی به مناسبت هفته کتاب و در راستای تفاهم‌نامه فی‌مابین نهاد کتابخانه‌های عمومی و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار می‌شود. وی با بیان اینکه موضوع جلسه کتابخانه‌های عمومی و نقش آنها در ارتقای سرمایه اجتماعی جامعه است افزود: کتابخانه‌های عمومی نقش مهمی در جوامع عصر حاضر دارند و تلاش می‌کنند جزو نهادهای تأثیرگذار اجتماعی باشند. کتابخانه‌های عمومی به عنوان مکانی امن و مرکز اطلاعاتی برای کودکان و مکانی برای بزرگسالان که در آن آموزش‌های فردی ببینند و مطالعه آزاد را دنبال کنند شناخته می‌شود. کتابخانه‌های عمومی در انجام این امور ناگزیر از تعامل و برقراری ارتباط با افراد و جامعه هستند مسئله‌ای که ایجاد می‌شود این است که از این تعامل و ارتباط چه مزایایی عاید افراد و جامعه می‌شود؟ امروز و در این نشست در خصوص مزایای اجتماعی کتابخانه‌های عمومی صحبت خواهد شد و به مبحث سرمایه اجتماعی می‌پردازیم که از کارکردهای اجتماعی کتابخانه‌های عمومی محسوب می‌شود.
در ادامه زهرا معظمی، دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی و کارشناس دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، به ارائه مقاله انگلیسی در مورد نقش کتابخانه‌های عمومی در سرمایه اجتماعی افراد و جوامع پرداخت. عنوان مقاله " “Public Libraries as Breeding Grounds for Bonding, Bridging and Institutional Social Capital: The Case of Branch Libraries in Rural Denmark” بود. معظمی توضیح داد این مقاله گزارشی از ایجاد سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های عمومی 62 بخش روستایی دانمارک است و کتابخانه‌های عمومی را زمینه‌ساز رشد سه نوع سرمایه اجتماعی (پیوندی، رابطه‌ای و سازمانی) در جامعه معرفی می‌کند. سپس به ارائه تعاریف سرمایه انسانی و اجتماعی از اندیشمندان مختلف پرداخت و افزود، برخلاف سرمایه انسانی که دانش، ویژگی و استعداد درونی هر فرد است سرمایه اجتماعی در تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد و با اسامی مختلفی همچون نیروی اجتماعی، روح جماعت و ... از آن یاد می‌شود. از مؤ‌لفه‌های اصلی سرمایه اجتماعی می‌توان به شبکه‌های مفیدی از مردم، هنجارهای اجتماعی، اعتماد اجتماعی، عدالت اجتماعی و همبستگی اجتماعی اشاره کرد.
کتابخانه‌های عمومی از طریق ایجاد شبکه‌های اجتماعی مفید، اعتماد درون گروهی بین اعضای گروه ایجاد می‌کنند و با توانایی بالقوه خود در ایجاد بستر مناسب برای مشارکت اجتماعی شهروندان و ارتباطات مدنی بیشتر در گروه‌های سنی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و ...  از طریق شرکت در انواع رویدادها (جلسات نقد و معرفی کتاب، نمایشگاه‌کتاب، کلاس‌های آموزشی و ...) نقش مهمی در ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی در جوامع محلی ایفا می‌کنند.
از آنجایی که کتابخانه‌های عمومی قابلیت ساخت اجتماعات کوچک محلی را دارند و به‌عنوان مکان‌های ملاقات عمومی و فضا‌های بازآفرینی و اتصال جوامع فیزیکی و مجازی با هم نقش‌آفرینی می‌کنند می‌توانند مرهمی بر انزوای اجتماعی جامعه مدرن باشند.
همچنین کتابخانه‌های عمومی بستر مناسبی برای فعالیت افراد داوطلب و انجمن‌های محلی هستند و می‌توانند با برگزاری برنامه‌های مختلف با مشارکت سازمان‌های محلی (مدارس، پیش‌دبستانی‌ها و ... )، انجمن‌های محلی (ادبی، هنری و ...) و گروه‌های داوطلب باعث ایجاد اعتماد سازمانی و سرمایه اجتماعی سازمانی در بین شهروندان ‌شوند و دستیابی به اهداف مشترک را تسهیل می‌کنند. به‌همین علت بازنمون بهتری از چهره دولت در بین شهروندان هستند، چرا که در بین سازمان‌های دولتی بیشترین ارتباط را با مردم دارند.
در مقاله بر این مسئله تأکید شده که اوج سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های عمومی، قابلیت ذاتی این فضاها برای نامیدن آنها با عنوان «خانه سوم»- فضایی بین خانه اول (منزل) و دوم (فضای آموزشی/محل کار)- است؛ فضایی غیر رسمی و دلپذیر که افراد بتوانند زمانی را در آن بگذرانند و به آن تعلق خاطر داشته باشند.
طبق نظریه پیوند اجتماعی (سرمایه اجتماعی)، افراد هنگامی‌که از طرف گروه پذیرفته‌ می‌شوند کم‌تر به سمت ارتکاب جرم و بزه می‌روند و کتابخانه‌های عمومی از طریق ایجاد بستر مناسب برای عضویت شهروندان در گروه‌های مختلف باعث افزایش سرمایه اجتماعی ایشان، کاهش آسیب‌های اجتماعی و افزایش سلامت اجتماعی جامعه می‌شوند.
از این‌رو سیاستمداران و اقتصاددانان در سیاستگذاری و تخصیص بودجه باید به ارزش گران‌بهای کتابخانه‌های عمومی توجه بیشتری داشته باشند.
دکتر آرمین امیر: کسانی که معتقد و باورمند به تغییرات بنیادین در جوامع هستند با به‌کارگیری مفهوم سرمایه اجتماعی مخالف هستند چون این مفهوم جای بازی چندانی ندارد. یعنی در آخر می‌فهمید کسانی که سرمایه اجتماعی دارند بالاخره برنده می‌شود و آنهایی که ندارند بازنده می‌شوند. چپ‌ها سرمایه اجتماعی را مفهومی بورژوا می‌دانند که قرار است نابرابری را تحکیم کند. نگاه من نگاهی چپ نیست ولی واقعاً سرمایه اجتماعی چنین دیدگاهی دارد. من این سیر را خدمت شما می‌گویم و بعد به رویکردی می‌پردازم که به آن احترام به تنوع به جای همسان‌سازی می‌گوید. رویکرد پشت سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی این است که میدان مبارزه‌ای داریم و در این میدان مبارزه سرمایه‌هایی داریم که هر یک از یک جنس است. سرمایه اقتصادی از جنس پول است و سرمایه اجتماعی از جنسی جز پول است. مبارزه در میدان‌ها بر سر این صورت می‌گیرد که ما کمک کنیم آدم‌های دیگری هم در این میدان موفق شوند. پیشاپیش می‌دانیم که طبقه متوسط به بالا برنده میدان آموزش هستند. پس، نمی‌توانیم تلاش چندانی برای طبقات پایین بکنیم، نمی‌توانیم تلاش چندانی برای کسانی که کم‌سواد و کم سرمایه هستند بکنیم. پیشاپیش آنی که سرمایه اجتماعی دارد برنده است. کسی که سرمایه اجتماعی ندارد در این رقابت کاری نمی‌تواند بکند. چه کنیم که میدان بازی را عوض کنیم؟ میدان یعنی فضای بحث سرمایه فضای بحث مبارزه است. در این مبارزه پیشاپیش عده‌ای بازنده هستند و انتقال و رسوب سرمایه‌ها به آنها چندان امکان‌پذیر نیست چون فرایندی طولانی است. در طول عمرش باید کسب می‌کرده یا خانواده‌اش باید آن را کسب می‌کردند. بنابراین، سؤال این است که آیا می‌شود رویکردی جایگزین پیدا کرد که آنها هم بتوانند از پس خود بر بیایند؟
دوازده تعریف از سرمایه اجتماعی را بررسی کرده‌ام تا تعاریفی را اتخاذ کنیم که به نحوی با مقاصد کتابخانه‌های عمومی همخوانی دارد. تعریف پاتنام یا پوتنام از سرمایه اجتماعی یعنی «تسهیل کنش جمعی معطوف به کسب منفعت متقابل» کمکی به سازمانی به اسم کتابخانه، که منفعت جمعی مد نظرش است، نمی‌کند. این تعریف قائل به تولید سرمایه اقتصادی یا کنش معطوف به منفعت متقابل است. اما دو تعریف دیگر یعنی تولید سرمایه انسانی و فرصت‌های واسطه‌ای به معنای شبکه‌ای که به واسطه آن امکان ارتباط و اتصال میان مردم فراهم می‌شود طبیعتاً منفعت عمومی در آن هست و بحثی از مبارزه و رقابت در آن نیست. یا در تعریف فوکویاما که کارکرد آن ترویج تعامل، همکاری، کارایی اقتصادی و ثبات دموکراسی است می‌شود منفعت عمومی را دید. یا در تعریف «تقویت ارتباط و استفاده بهینه از منابع» می‌توان این منفعت عمومی را دید. پس، آن تعریف جاافتاده بوردیویی که از سرمایه اجتماعی وجود دارد ]منابعی که دسترسی به کالاهای جمعی را فراهم می­سازد[ این مفهوم را از سرمایه اجتماعی می‌فهمد که وقتی می‌خواهید به چیزی دسترسی پیدا کنید باید پول بدهید، اگر پول نداشته باشید از طریق آشناهایتان به آن دست می‌یابید. مثلاً پول دارید و بلیت کنسرت یا تئاتر یک میلیون تومانی، که در آن هنرپیشه‌های معروفی بازی می‌کنند، را می‌خرید، یا سرمایه نمادین دارید یعنی خود شما فرد هنرپیشه معروفی هستید و خودبه‌خود جای شما در صندلی جلو رزرو است، یا سرمایه اجتماعی دارید و کارمند ساده مکان برگزاری کنسرت یا تئاتر هستید اما مسئولین برگزاری را می‌شناسید و به ایشان می‌گویید بلیت این تئاتر را در اختیار شما قرار دهد. سرمایه اجتماعی این سومی است. یعنی روابطی که با ما کمک می‌کند به چیزهایی دست پیدا کنیم. طبیعتاً تعریف بوردیویی در بحث کتابخانه به کارمان نمی‌آید. تعاریفی از سرمایه اجتماعی مناسب است که به آن شکلی که کتابخانه مد نظرش باشد کمک نماید مانند بهزیستی اقتصادی و اجتماعی، افزایش ظرفیت و قابلیت کنش، توسعه اقتصادی بهینه، قابلیت جمعی تولید، نظم اجتماعی، کاهش فساد و تبهکاری اجتماعی.  
متناظر با بحث سرمایه اجتماعی بحث سرمایه فرهنگی مطرح می‌شود مانند هنرپیشه معروف صندلی ردیف اول که در مثال قبل اشاره شد. این مطلب را متناظر مطرح می‌کنم و می‌گویم چرا نیازمند رویکردی جدید هستیم به خصوص وقتی می‌خواهیم در جوامع محلی کار انجام دهیم. شاید در تهران و کتابخانه‌هایی که در نقاط متوسط به بالای شهری هستیم چندان نیاز نداشته باشیم چون مراجعین ما خودبه‌خود کسانی هستند که زبان مسلط و برتر را می‌فهمند و در آن میدان مبارزه می‌کنند. اما در مناطق حاشیه‌نشین و مناطقی که پیشاپیش این سرمایه‌ها وجود ندارند چه کار باید کرد؟ در پردیس با رویکرد سرمایه فرهنگی شروع کردیم. عنوان آن ارتقا سرمایه فرهنگی در شهرستان پردیس با کمک کتابخانه‌های عمومی بود. جلو رفتیم و دیدیم کلیت شهر پردیس شهری چندفرهنگی است. توصیفاتی که مردم از آن شهر می‌کنند شهر چندفرهنگی است. البته، با این احترام از آن یاد نمی‌کنند و به آن هفتاد و دو ملت می‌گویند. پیشاپیش در وضعیت هفتاد و دو ملت متصور نوعی جنگ هستید که در این جنگ کسانی که سرمایه مختلف داشته‌اند برنده‌اند. ما با سرمایه فرهنگی جلو رفتیم و خواهم گفت چرا سرمایه فرهنگی جواب نداد و کار نکرد و باید کار دیگری بکنیم. بوردیو در «اشکال سرمایه­ فرهنگی» سه نوع سرمایه فرهنگی را شناسایی می­کند. اولین نوع آن سرمایه فرهنگی تنیده شده است. این مفهوم اشاره به سرمایه فرهنگی به شکل تمایلات دیرپای فکری و ذهنی دارد. در این نوع سرمایه فرهنگی فرد می­تواند با تلفیق و شبیه­سازی به سلایق و حالت­های خاصی دست یابد؛ در واقع می­توان گفت مفهوم سرمایه­ فرهنگی تنیده شده، رابطه نزدیکی با تربیت دارد، این فرایند طولانی تجسد، مستلزم تلاش فرد است. بنابراین، سرمایه فرهنگی متجسد و تنیده شده، به میزان خیلی زیادی، با جسم فرد به انضمام مغز او رابطه دارد. بر اساس نظر بوردیو، سرمایه فرهنگی تنیده شده توانایی بیرونی است که به بخش جدایی‌ناپذیر فرد تبدیل می‌شود. بنابراین، امکان‌پذیر نیست که این سرمایه فوراً (برخلاف پول، حقوق مالکیت و اصالت خانوادگی) با ارث، هدیه یا مبادله انتقال پیدا کند. بنابراین سرمایه فرهنگی تنیده شده در فرایند مادامالعمر جامعه‌پذیری جمع می‌شود و به صورت ناخوداگاه در بخش وسیعی اتفاق می‌افتد. توانایی دستیابی به کالاهای فرهنگی به این سرمایه فرهنگی که در خانواده به دست می‌آید، وابسته است. انتقال سرمایه فرهنگی تنیده شده نسبت به دیگر اشکال سرمایه پنهانیتر است، بنابراین، نقش این سرمایه فرهنگی در بازتولید نابرابری اجتماعی کمتر مشهود است. پس سرمایه فرهنگی تنیده‌شده به ما کمک نمی‌کند.
سرمایه فرهنگی عینی مایملک و کالاهای فرهنگی و رسانه‌ای است. چقدر آثار هنری در خانه دارید، چقدر کتاب در خانه دارید و چقدر می‌توانید این آثار را در بیرون ببینید. سومی سرمایه فرهنگی نهادینه‌شده یعنی شایستگی‌های آکادمیک و اعتبار شغلی است. پس، اگر در اولی که تنیده‌شده بود فرض بر این بود که می‌توانیم در طبقات پایین و حاشیه‌نشینان این را ببافیم در دومی و سومی تقریباً این فرض هم وجود ندارد. یعنی نه کتاب و نه روزنامه در خانه دارند و نه آثار هنری می‌بینند و نه مدرک آموزشی آن را دارند. پس، استفاده از این مفهوم پیشاپیش یعنی قائل به یکسان‌سازی باشید. این یعنی همسان‌سازی کنیم. به هر شکل و ترفندی که شده افراد و به خصوص کودکان مناطق حاشیه‌نشین را شبیه بقیه کنیم. مثلاً در زبان فارسی آن قدری که بقیه زبان فارسی را متوجه می‌شوند ما هم به همان میزان کمک کنیم که زبان فارسی یاد بگیرند و بتوانند مسائل‌شان را حل کنند. ولی در واقعیت این امکان با ظرف کتابخانه‌های عمومی محقق نمی‌شود و در کشور هم به سختی محقق می‌شود. بوردیو می‌گوید من به عنوان یک پسر روستایی در قله جامعه‌شناسی فرانسه ایستاده‌ام که حالا می‌توانم تعریف کنم چگونه موانع متعددی بر سر راهم بود برای اینکه به اینجا برسم. موانعی که به آنها خشونت نمادین می‌گوید. می‌گوید در ظاهر این گونه نیست و خشونت به نظر نمی‌آید ولی وقتی زبان و تیپ فرق می‌کند و بقیه مسخره می‌کنند طی‌کردن این راه سخت‌تر می‌شود. پس، از خیر یکسان‌سازی گذشتیم چون هر سه نوع سرمایه به ابزارهای بیرونی بیشتر و به نوع دیگری از رویکرد احتیاج دارد که عملاً محقق نمی‌شود. مثال بزنم. در ایران تقریباً از چهار میلیون حاشیه‌نشین در دهه ۵۰ به ۲۱ میلیون حاشیه‌نشین رسیدیم. وزیر مسکن و شهرسازی این سخن را گفته است. کمترین آن ۱۲ میلیون است که در انتخابات ۹۶ هم کاندیداها آن را پذیرفتند. همه این اعداد بزرگ است. وقتی دائماً سیستمی گروهی حاشیه‌نشین، کم‌ثروت و کم سرمایه فرهنگی تولید می‌کند شما نمی‌توانید با تمرکز بر سرمایه فرهنگی کار درخشانی انجام دهید. چون از جای دیگر آدم‌هایی تولید می‌شود که نمی‌توانید روی آنها تأثیر بگذارید.
در نقد به مفهوم سرمایه فرهنگی به مفاهیم متعددی مثل سرمایه عاطفی و ثروت فرهنگی رسیدیم. اگر بخواهم از ثروت فرهنگی مثال نزدیک به ذهنی بزنم باید بگویم مثل جودو در ورزش‌های رزمی است. یعنی حرکت تهاجمی به سمت تغییر نداریم بلکه بسته به آن چیزی که به ما حمله می‌کند حرکتی تدافعی داریم و از همان نیرویی که داریم استفاده می‌کنیم. مقصود ما هم موفق‌شدن آدم‌های حاشیه‌نشین در جوامعی است که نوعی از تبعیض و نابرابری در آن حاکم است. اسم این را اعتباربخشی به داشته‌های محلی گذاشته‌ایم. یعنی ثروت فرهنگی به این معناست که سراغ هر جامعه‌ای که بروید همان هفتاد و دو ملت پردیس است. محل رشد این نظریه رنگین‌پوستان آمریکایی است. سراغ هر جامعه محلی بروید یک سری ثروت فرهنگی دارد که برای رسیدگی به آنها و برای استفاده از آنها نیازی نیست سرمایه فرهنگی، در آن سه نوعی که گفتیم، را ترویج دهید. تعریف دم دستی از ثروت فرهنگی مجموعه‌ای از دانش، مهارت‌ها و ارتباطاتی است که اجتماعات حاشیه‌ای در اختیار دارند و برای بقا و مقاومت در برابر اشکال خرد و کلان سرکوب مورد استفاده قرار می‌دهند. اگر می‌خواهید افراد را به کتابخانه علاقه‌مند کنید که کتابخانه نقش ایفا کند به جای اینکه به پردیس بروید و سراغ لرستانی‌هایی که سال‌هاست در آنجا ساکن شده‌اند و با پردیسی‌های دیگر ارتباط برقرار نکرده‌اند بروید و به سراغ این می‌روید که چه چیزی باعث شده که آنها توانسته‌اند در این مدت به زیست خود ادامه دهند و با اشکالی که در کتابخانه دارید پیوند می‌یابند. واقعیت این است که همیشه یک فرهنگ برتر و دست بالا در مقابل فرهنگ پایین وجود دارد. آن اشکالی که فرهنگ‌های جدید و حاشیه‌نشین به عنوان ابزار مقاومت خودشان نگهداری می‌کنند داشته‌های ارزشمندی است که می‌شود به آنها برای حل مسائل کمک کرد تا پیوندی با جوامع برقرار کنند. یوسو که به نوعی مبتکر مفهوم ثروت فرهنگی بوده است آن را در شش نوع ثروت دیگر محقق می‌داند. سرمایه آرمانی، زبان‌شناختی، خانوادگی، جهت‌یابی، اجتماعی و مقاومت است. اجتماعی را که می‌شناسید. پنج مورد دیگر را هم به حد تعریف خدمتتان عرض خواهم کرد.
سرمایه آرمانی یعنی توانایی حفظ امید و آرزوها در چشم‌انداز آینده علی‌رغم موانع اجتماعی و ساختاری. یعنی شما به جوامع محلی مراجعه کنید ببینید به رغم همه این مبارزه‌های نفس‌گیری که آنها را همواره یا در بیشتر موارد بازنده می‌کند به چه امید دارند. امیدهایشان از کجا می‌آید. سرمایه زبان‌شناختی یعنی شما به جای اینکه به سراغ این بروید که بگویید شما نمی‌توانید با زبان معیار ارتباط برقرار کنید ببینید مهارت‌های ذهنی و اجتماعی آنها چیست و چطور با هم ارتباط برقرار می‌کنند. زیرا همه چیز و همه نوع حل مسئله‌ای در ظرف زبان تحقق می‌یابد.
سرمایه خانوادگی یعنی حفظ پیوندهای رابطه محکم و تعهد به بهزیستی جامعه در ظرف خانواده یا همان دانش فرهنگی که در خانواده پرورش می‌یابد. مثلاً همراهی دوست در شب تا در خانه. همین چیز ساده‌ای که در فرهنگ ما هست و ممکن است تعارف محسوب شود و نقد شود که چرا هر مهمانی می‌آید تعارف می‌کنید و او را می‌رسانید. همین مسئله ساده از نظر یوسو توانش فرهنگی و ثروتی فرهنگی است، یا پذیرابودن اعضای خانواده و دوستان در شرایط بحرانی که سرمایه خانوادگی است.
سرمایه جهت‌یابی یعنی توانایی هدایت‌کردن نهادهای اجتماعی جدید توسط اجتماعات حاشیه‌نشین. یعنی آنها چگونه می‌توانند با سازمان‌های جدیدی که می‌بینند ارتباط برقرار کنند و آنها را هدایت کنند. چطور مسائل محلی را پیش ببرند. چطور با مشکلات محلی روبه‌رو می‌شوند. سرمایه اجتماعی را که می‌شناسید. البته، در اینجا نوع دیگری از آن مطرح شده است و در نهایت سرمایه مقاومتی دانش و مهارت کسب‌شده از نابرابری‌‌هاست. یعنی به جای اینکه همه هفتاد و دو ملت را فرمانبردار کنیم باید مدلی پیدا کنیم که از انواع مقاومت آنها در مقابل به چالش‌کشیدن فرمانبرداری استفاده کنیم و همان‌ها را مبنا قرار داریم که در ظرف کتابخانه و در ظرف جامعه کلی‌تر حضور داشته باشند.
به عنوان خاتمه بحث بگویم که بسیاری از جشن‌هایی که در فرهنگ غربی و امروزه در فرهنگ جهانی می‌بینید روزی جشن‌های محلی بوده است. مثل هالووین که جشنی ایرلندی بوده است. ایرلندی‌هایی که به آمریکا می‌رفتند اجازه یافتند که جشن خود را در آمریکا برگزار کنند و این جشن راه خود را به کل جامعه آمریکا و به کل جامعه جهانی پیدا کرده است. همین که اجازه داشته باشند فرهنگ محلی خود را حفظ کنند و آن را با افتخار نمایش دهند باعث شده که این بار برعکس شود و جامعه بزرگ‌تر و کلی‌تر از آن الگوبرداری کند و این ادغام صورت بگیرد و جهانی هم شود. نهایتاً این رویکردی که در ذهن همه ما بوده است ولی به نظر من با سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی به معنای قالب آن محقق نمی‌شود رویکرد استفاده از ظرفیت‌های محلی است. یعنی این بار اگر بخواهیم این کار را کنیم باید سرمایه فرهنگی عام میانگین جامعه را به دست بیاوریم و بعد ثروت فرهنگی جوامع محلی یا خرده فرهنگ‌های درون آن و سبک زندگی‌های درون آن را به دست بیاوریم و اجازه نمایش به محلی‌ها، حاشیه‌نشینان یا خرده‌فرهنگ‌ها را بدهیم. سپس، ببینید از ادغام اینها خودبه‌خود چه روش‌های جدیدی حاصل می‌شود. چه کسی بهره می‌گیرد. چه کسی از جشن‌ها و اصطلاحات زبانی دیگری استفاده می‌کند تا در مجموع جامعه‌ای داشته باشیم که ارتباطات بهتری محقق شود و کنش‌های جمعی و تولید جمعی محقق شود.
دکتر محمد جوهرچی مدیرکل دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور ضمن تشکر از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات جهت هماهنگی و برگزاری نشست کتابخانه‌های عمومی و سرمایه اجتماعی بر اهتمام برای کاربردی کردن نتایج نشست‌ها برای دستگاه‌های اجرایی اشاره کرد و افزود: امیدواریم نتایج این‌چنین نشست‌های علمی را در کتابخانه‌های عمومی اجرا کنیم و از دام روزمرگی‌های اجرایی در بخش کتاب و کتابخوانی رها شویم. همچنین امیدواریم پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مطالعات زمینه‌ای و بنیادی و فضای تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های درست در این حیطه را تسهیل نماید.
ایشان به سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص ابعاد خدمات اجتماعی کتابخانه‌های عمومی در مراسم جشن کتاب سال 98 در یزد اشاره کرد و افزود: در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور باید تأثیرگذاری اجتماعی را دنبال کنیم. کتابخانه‌های عمومی نشست و همایشی را در اواخر فروردین‌ ماه برای خود طراحی کردند و به واسطه این رویکرد اجتماعی جلسه‌ای با توجه به سرمایه اجتماعی تدارک دیده شد که امروز در خدمت شما هستیم. چه این جلسه و چه جلسات دیگر باید به سمت و سویی باشد که مسئله ایران را حل کند. آن وضعیت به کار گرفته‌شده در ۶۲ کتابخانه دانمارک که امروز ارائه شد را چگونه در ایران می‌توانیم دنبال کنیم. برای این منظور در خدمت آقای دکتر امیر بودیم که مطالعه اقدام‌پژوهانه در شهرستان پردیس داشته‌اند. در نقطه دیگر تهران یعنی بهارستان به عنوان یکی از محروم‌ترین نقاط مطالعه دیگری در حال انجام است. اگر همه ما به دنبال حل مسئله و تأثیرگذاری در اجتماع محلی و در کلیت کشور نباشیم فقط به یک سری مطالعه دست زده‌ایم و در جلسه‌ای با هم گفت‌وگویی کرده‌ایم ولی شاید هیچ راهی به سوی بهبود وضعیت مردم و ارتقای سرمایه‌های آنها باز نکرده‌ باشیم. امیدوارم که این جلسه نقطه مناسبی باشد برای اینکه به سوی حل مسئله‌ها حرکت کنیم. شاید در کتابخانه‌های عمومی در نظر نخست بعضی سرمایه‌ها را با کتاب و کتابخوانی سخت بتوان تدارک کرد. بعضی‌ها با خواندن به انزوا می‌روند و بعضی‌ها با خواندن به اجتماع می‌روند. برخی‌ها سرمایه اجتماعی و فرهنگی پیدا نمی‌کنند. آیا آینده خواندن با این ابهام‌ها در همه ابعاد سرمایه‌ای و با این موج حاشیه‌ای در کشور و با این نابرابری‌ها و مواردی از این دست آینده‌ای نیست که باید به طور جدی در مورد آن احساس خطر کنیم و چاره‌اندیشی کنیم؟
دکتر هامون شریفی (معاون ارجمند اجرایی پژوهشگاه): سلام عرض می‌کنم و هفته کتاب را تبریک می‌گویم. خواستم از این موضوع استفاده کنم و در مورد فعالیت‌های پژوهشگاه در هفته کتاب خدمتتان عرض کنم. روز شنبه همایش حقوق نشر را داشتیم که با حضور کارشناسان این حوزه برگزار شد. امروز در خدمت شما عزیزان هستیم. فردا در همین مکان ساعت ۱۰ تا ۱۲ نشست مدیریت بنگاه‌های نشر برگزار می‌شود. همین طور سه‌شنبه ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر بحث نشر الکترونیک با حضور برخی از ناشران الکترونیک و صاحبان اپلیکیشن‌های فروش کتاب برگزار می‌شود. چهارشنبه صبح هم نشستی با عنوان مردم چه می‌خوانند برگزار خواهد شد که نتیجه پژوهش‌های مصرف کالاهای فرهنگی است. همین طور در این هفته فروشگاه الکترونیکی کتاب پژوهشگاه هم افتتاح شده و دوستان می‌توانند به این سایت مراجعه کنند و کتاب‌های موردنظرشان را خریداری کنند. پژوهشگاه با ستادی که تشکیل داد از حیث اجرای برنامه‌ها هفته پرکاری داشته که از دوستان دعوت می‌کنم در این برنامه‌ها حضور داشته باشند.
بحث دیگری درباره کتابخانه‌ها مطرح شد که پیشنهادی می‌کنم چون خود من هم در این زمینه مطالعه داشتم. همان طور که می‌دانید فقر انجام پژوهش در حوزه کتاب و کتابخانه کاملاً مشخص است. به خصوص پژوهش‌هایی که بتوان به آن استناد کرد و معتبر باشد بسیار کم است. با سرعت تکنولوژی و پیشرفت‌ها و تغییر شکل کتاب‌ها که دارد رخ می‌دهد تیراژ کتاب‌ها کم شده و کتاب‌های الکترونیکی گسترش یافته‌اند و از یک طرف، سرانه مطالعه ما ۱۳ دقیقه در روز اعلام شده است. فکر می‌کنم باید یک بررسی آینده‌پژوهانه در مورد کتابخانه‌ها داشته باشیم. تخمین زده می‌شود که تا ده سال آینده پنجاه عنوان از مشاغل عوض خواهد شد یا شکل آنها تغییر می‌کند شکل کتاب هم دارد عوض می‌شود و اینها تغییر شکل کتابخانه‌ها را هم به دنبال خواهد داشت. پیشنهاد می‌کنم پژوهشگرانی که در این جلسه حضور دارند پژوهشی روی آینده‌پژوهی کتابخانه‌ها انجام دهند. شعار پیشرفت‌های تکنولوژی از جمله کتابخوان کیندل این است که کتاب ما را می‌خواند. یعنی از طریق هوش مصنوعی این نرم‌افزار است که رصد می‌کند این کتابخوان به چه کتا‌ب‌هایی علاقه دارد و تمام کتاب‌هایی که در اختیار خواننده قرار می‌دهد بر اساس پیشنهادهایی است که آن سیستم‌ها و الگوریتم‌های پیشرفته کتابخوانی به انجام می‌رسانند. شکل کتابخوانی قطعاً عوض خواهد شد. روزبه‌روز شرایط اقتصادی سخت‌تر کتابخانه‌ها را در انزوا قرار خواهد داد. وقتی شکل کتاب فیزیکی حذف شود نوع مشاغل را تغییر می‌دهد. من با این مقدمه و با این شرح مسئله می‌خواستم اگر بشود از طریق پژوهشگاه یا از طریق اداره کتابخانه‌ها پژوهشی روی این موضوع صورت بگیرد.
دکتر داود حاصلی: با سپاس از آقای دکتر شریفی. البته، چند سال پیش در نهاد کتابخانه‌های عمومی همایشی در خصوص آینده کتابخانه‌های عمومی برگزار شد و دو پژوهش هم درباره آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی کتابخانه‌های عمومی انجام شده است که حدود یک ماه پیش گزارش طرح آینده‌نگاری کتابخانه‌های عمومی در جلسه‌ای برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شد. در این بخش سعی می‌کنیم از صحبت‌های همکاران گرامی استفاده کنیم.

اصل مقاله 

ترجمه مقاله 

فایل ارائه مقاله اول

فایل ارائه مقاله دوم

  
تسهیلات مطلب
سایر مطالب این بخش سایر مطالب این بخش
نسخه قابل چاپ نسخه قابل چاپ
ارسال به دوستان ارسال به دوستان


CAPTCHA
::
کلیدواژه ها: سازمانی | سرمایه اجتماعی پیوندی | کتابخانه عمومی | ارتباطی |
دفعات مشاهده: 713 بار   |   دفعات چاپ: 173 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 54 queries by YEKTAWEB 4645